loading...
وبسایت جامع قرآن و عترت
مرتضی فروتن تنها بازدید : 188 شنبه 02 خرداد 1394 نظرات (0)

سی‌ و دومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم، دقایقی پیش با تلاوت محمود شحات انور قاری سرشناس مصری به پایان رسید.

خبرگزاری فارس: پایان مسابقات بین‌المللی قرآن کریم با تلاوت محمود شحات انور+فیلم

آیین اختتامیه سی‌ودومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم بعد از ظهر امروز جمعه 1 خرداد‌ماه 1394 با حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، حجت‌الاسلام علی محمدی نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، جمعی از مسئولان کشوری و لشکری برگزار شد.

 

در این مراسم که چهره‌هایی مانند کمال تبریزی، مجید مجیدی و رضا میرکریمی در آن حضور داشتند، حسن دانش و حجت‌الاسلام محمد مهدی رجبی نفرات برتر این رقابت‌ها آیاتی از کلام‌الله مجید را تلاوت و گروه تواشیح منتخب استان اصفهان به اجرای برنامه پرداخت.

 

سخنرانی حجت‌الاسلام محمدی رئیس سازمان اوقاف و لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی بخش دیگری از برنامه امشب بود و در ادامه پنج قاری و پنج حافظ برتر مسابقات به همراه نفرات برتر همایش پژوهش‌های قرآنی جوایز خود را دریافت کردند.

 

تلاوت محمود شحات انور قاری مصری پایان بخش این مراسم بود و سی‌ودومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم صبح فردا با دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات با مقام معظم رهبری به صورت رسمی به پایان می‌رسد.

مرتضی فروتن تنها بازدید : 179 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 سرپرست سازمان اوقاف و امورخیریه با اشاره به رشد شرکت‌کنندگان در مسابقات قرآن کریم گفت: حضور 920 هزار شرکت‌کننده با توجه به 50 میلیون واجد شرایط فعالیت قرآنی قابل تأمل است و باید رشد کند.

خبرگزاری فارس: تعداد شرکت‌کنندگان در مسابقات قرآن باید رشد کند

منبع: خبرگزاری فارس

گردآورنده: مرتضی فروتن تنها

«برای مشاهده متن کامل خبر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.»

مرتضی فروتن تنها بازدید : 171 پنجشنبه 12 بهمن 1391 نظرات (0)

عمرو بن عبدود شجاعى بود كه با هزار سوار و مرد جنگى برابرى مى كرد. در جنگ احزاب مبارز طلبيد، هيچ كس از مسلمين جراءت مبارزه با او را نداشت . تا اينكه حضرت على عليه السلام خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و اجازه مبارزه با او را پيشنهاد كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اين عمرو بن عبدود است .
حضرت عرض كرد: من هم على بن ابيطالبم . و به طرف ميدان حركت كرد و مقابل عمرو ايستاد .
بعد از مبارزه حساس ، عاقبت على عليه السلام عمرو را بر زمين انداخت و بر روى سينه او نشست
صداى فرياد مسلمين بلند شد و پيوسته به پيامبر صلى الله عليه و آله مى گفتند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله بفرماييد على عليه السلام در كشتن عمرو تعجيل نمايد.
پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمود: او را به خود واگذاريد، او در كارش ‍ داناتر از ديگران است . هنگامى كه سر عمرو را حضرت جدا نمود، خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آورد. فرمود: يا على عليه السلام چه شد كه در جدا كردن سر عمر توقف نمودى ؟
عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله موقعى كه او را بر زمين انداختم مرا ناسزا گفت : من غضبناك شدم ، ترسيدم اگر در حال خشم او را بكشم ، اين عمل از من به واسطه تسلى خاطر و تشفى نفس صادر شود، ايستادم تا خشمم فرو نشست آنگاه از براى رضاى خدا و در راه فرمانبردارى او سرش را از تن جدا كردم .
آرى براى اين اخلاص و مبارزه با ارزش ، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

((شمشير على در روز جنگ خندق با ارزش تر از عبادت جن و انس ‍ است .)) 

منبع: کتاب یکصد موضوع ، پانصد داستان

گردآورنده: مرتضی فروتن تنها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مرتضی فروتن تنها بازدید : 192 پنجشنبه 05 بهمن 1391 نظرات (0)

در ايامى كه اميرالمؤ منين عليه السلام زمامدار كشور اسلام بود، اغلب به سركشى بازارها مى رفت و گاهى به مردم تذكراتى مى داد.
روزى از بازار خرمافروشان گذر مى كرد، دختر بچه اى را ديد كه گريه مى كند، ايستاد و علت گريه اش را پرسش كرد. او در جواب گفت : آقاى من يك درهم داد خرما بخرم ، از اين كاسب خريدم به منزل بردم اما نپسنديدند، حال آورده ام كه پس بدهم كاسب قبول نمى كند.
حضرت به كاسب فرمود: اين دختر بچه خدمتكار است و از خود اختيار ندارد، شما خرما را بگير و پولش را برگردان .
كاسب از جا حركت كرد و در مقابل كسبه و رهگذرها با دستش به سينه على عليه السلام زد كه او را از جلوى دكانش رد كند.
كسانى كه ناظر جريان بودند آمدند و به او گفتند، چه مى كنى اين على بن ابيطالب عليه السلام است !!
كاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، و فورا خرماى دختربچه را گرفت و پولش را داد.
سپس به حضرت عرض كرد: اى اميرالمؤ منين عليه السلام از من راضى باش ‍ و مرا ببخش .
حضرت فرمود: چيزى كه مرا از تو راضى مى كند اين است كه : روش خود را اصلاح كنى و رعايت اخلاق و ادب را بنمايى .

منبع: کتاب یکصد موضوع ، پانصد داستان

گردآورنده: مرتضی فروتن تنها

مرتضی فروتن تنها بازدید : 191 شنبه 30 دی 1391 نظرات (0)

يكى از اقوام امام سجاد عليه السلام ، نزد حضرتش آمد و شروع به ناسزا گفتن كرد. حضرت در جواب او چيزى نفرمودند چون از مجلس آن شخص ‍ برفت ، حضرت به اهل مجلس خود فرمود: شنيديد آنچه را كه اين شخص ‍ گفت الان دوست دارم كه با من بياييد و برويم نزد او تا جواب مرا از دشنام او بشنويد.
آنان گفتند: ما همراه شما مى آييم و دوست داشتيم كه جواب او را مى دادى . حضرت حركت كردند و اين آيه شريفه را مى خواندند: ((آنان كه خشم خود را فرو نشانند و از بدى مردم در گذرند (نيكو كارند) و خدا دوستدار نكوكاران است .))
راوى اين قضيه گفت : ما از خواند اين آيه فهميديم كه حضرت به او خوبى خواهد كرد.
پس حضرت آمدند تا منزل آن شخص و او را صدا زدند و فرمودند كه به او بگويند على بن الحسين عليه السلام است .
چون آن شخص شنيد كه حضرت آمده ، گمان كرد حضرت براى جواب گوئى دشنام آمده است !
حضرت تا او را ديدند فرمودند: اى برادر تو نزدم آمدى و مطالبى ناگوار و بد گفتى ، اگر آنچه گفتى از بدى در من است از خداوند مى خواهم كه مرا بيامرزد، و اگر آنچه گفتى در من نيست ، خداوند ترا بيامرزد.
آن شخص چون چنين شنيد ميان ديدگان حضرت را بوسيد و گفت : آنچه من گفتم در تو نيست ، و من به اين بدى ها سزاوارترم .

 

منبع: کتاب یکصد موضوع ، پانصد داستان

گردآورنده: مرتضی فروتن تنها

اطلاعات کاربری
نظرسنجی
نظر شما در مورد وبسایت جامع قرآن و عترت چیست؟